قصه چهارم
ويار ماماني
ماماني خيلي ازت ممنون هم كه من و زياد اذيت نميكني و مي دوني ماماني شاغل و كار ميكنه
مرسي عسلكم خيلي دوستت دارم از بايايي هم ممنون هم كه وقتي از سركار مي ام براي من و شما غذا درست ميكنه و كارهاي خونه رو انجام ميده.
صبحها حال ماماني زياد بد نيست ولي غروب كه مي شه يك كوچولو ماماني و اذيت ميكني
ماماني همش براي شما دعا ميخوونه اخه ميگن دعا براي حفظ ني ني و آرامش اون خيلي خوبه
اون هم همش از خدا مي خواهد شما سالم سالم باشي تو دل ماماني بهت خوش بگذره و وقتي به دنيا اومدي يك خورده خوش اخلاق هم باشي فداي تو بشم مامان جوني
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی